مسیر عصبی چیست و به چه شکل ساخته می شود؟
مسیر عصبی چیست ؟
با عرض سلام خدمت شما مخاطب عزیز و ممنون از شما که مقاله ی مسیر عصبی چیست و به چه شکل ساخته می شود؟ را از سایت تفکر نوین را می خوانید با بنده تا آخر این مقاله همراه باشید .
مسیر عصبی چیست؟
ما آدم ها در مغز خود ۱۰۰ میلیارد سلول عصبی به نام نورون داریم و هنگامی که می خواهیم چیزی را یاد بگیریم این سلول ها همدیگر را پیدا کرده و در کنار هم قرار می گیرند اما به هم نمی چسبند و هنگامی که یادگیری اتفاق می افتد باید جهش الکتریکی شیمیایی بین سلول ها اتفاق بیافتد…
هر چند که فاصله این سلول ها خیلی کم است اما این جهش برای دفعه ها ی اول برای سلول ها خیلی سخت است این همان زمانی است که کودک نه ماهه ما می خواهد راه رفتن را یاد بگیرد اما مدام به زمین می خورد و این دقیقاً همان زمانی است که یک دانش آموز کلاس اولی تازه می خواهد نوشتن را یاد بگیرد اما مدام اشتباه می کند
اما اگرما کوتاه نیامده و ادامه دهیم این مسیر بهتر و قوی تر ساخته می شود طوری که بعد از مدتی ما آن کار را به راحتی انجام می دهیم که اصطلاحاً به این روند می گوییم شکل گیری مسیر عصبی و هنگام یادگیری مهارتی می گوییم باید مسیر عصبی آن در مغز ما ساخته شود و دانستن این موضوع می تواند به ما دید خیلی خوبی برای یادگیری مهارت ها را بدهد.
در واقع مسیر عصبی به مانند ساختن یک پل است که در ابتدا با ترس ولرز همراه است اما بعد از اینکه پل ساخته شد عبور و مرور به راحتی امکان پذیر می شود. که با تکرار آن جهش این کار راحتر می شود و این فاصله بین دو سلول را در اصل سیناپس می نامند.
مسیر عصبی مسیری است که برای هرکار در مغز ساخته می شود و هرچه کار مورد نظر تکرار شود و پیام عصبی از این مسیر مخابره شود فرد کاررا راحت تر انجام میدهد در ابتدا این مسیر مثل یک راه کم عرض است اما هرچه کار را تکرار کنیم این مسیر بزرگتر و بزرگتر می شود درسلول عصبی این روند در اکسون سلول عصبی رخ می دهد و وقتی کار را تکرار می کنیم آکسون قطورتر می شود و پیام سریعتر مخابره می گردد. آیا تابه حال رانندگی کرده اید؟ آن را به خاطر دارید؟
اولین روزی که اقدام به رانندگی کردید قطعا عضلاتتان سخت منقبض می شد ،محکم فرمان را میگرفتید محکمو کاملا ترس داشتید و هر موقع که می خواستید دنده را عوض کنید حتما به آن نگاه می کردید. پاهایتان روی پدال ها بسیار خشک و غیر حرفه ای عمل میکرد ،
در این زمان مغز شما برای رانندگی یک مسیر عصبی میسازد و هرچه شما رانندگی را تمرین کنید این مسیر برای ذهنتان آشناتر می شود دلیل آن ساخته شدن مسیر عصبی و ارسال مکرر سیگنال های عصبی در این مسیر است که هرچه تکرار شود فرد در آن زمینه بامهارت بیشتری عمل میکند
زمانی که می خواستم کتاب خوانی را شروع کنم شاید روزی ۱۰ صفحه هم نمی توانستم بخوانم اما اکنون به راحتی روزی بالای ۱۰۰ صفحه را می توانم در مدت کمی بخوانم،آن قدر این مهارت تکرار شده است که در مغز من مسیر عصبی آن قوی شده است.
مسیر عصبی چگونه ساخته می شود؟
وقتی برای اولین بار کاری را انجام می دهیم مغز ما اقدام به ساختن یک مسیر عصبی برای آن کار می کند و هدف آن تسهیل روند انجام کار است وقتی فعالیت مورد نظر بارها انجام شود شما مثل راننده ای که بامهارت در یک مسیر همیشگی رانندگی میکند و تمام پیچ و خم ها و سرعت گیرهارا بلد است شما نیز کار مورد نظر را راحت انجام می دهید.
ممکن است درمغز هر فرد میلیون ها و حتی میلیاردها مسیر عصبی برای کارهای مختلف وجود داشته باشد.روند ساختن مسیر عصبی نیاز به زمان و تکرار فعالیتی دارد که مسیر عصبی برای آن ساخته می شود.
برای همین است که خیلی ها وقتی کاری را شروع می کنند وقتی می بینند کار برایشان سخت است جا می زنند اما اگر فرد به ادامه کار سماجت کند هرروز مسیر عصبی جدید برای مغز شناخته شده تر می شود و پیام های عصبی راحت تر مخابره می شوند در نتیجه فعالیت مورد نظر راحت تر انجام می شود.
یک دلیل اصلی موفقیت و عدم موفقیت افراد همین مسیر عصبی است افرادی که کاررا بارها انجام دهند مسیر عصبی برای مغزشان جا می افتد و پس از مدتی کاری را که زمانی سخت بود بسیار ساده تر و با مهارت بیشتر انجام میدهند شما دوست عزیز از حالا به بعد که روند ایجاد مسیر عصبی را می دانید…
می توانید برای به کار گیری آن در زندگی خود از آن استفاده کنید سپس تلاش می کنید با تکرار و سماجت مسیر عصبی جدید را ملکه ذهنتان کنید این موضع را یادتان نرود که هر چه قدر تمرین بیشتری انجام دهید مسیر عصبی شما قوی تر می شود و اینکه هیچ مهارتی نیست که نتوان آن را یاد بگیرید چون شما مسیر عصبی را می شناسید.مسیر عصبی برای ساخت عادت های جدید می تواند خیلی به شما دوستان کمک کند پس آن را جدی بگیرید.
فیلم زیر را تماشا کنید تا با مفهموم مسیر عصبی کاملا آشنا شوید.
اما در ادامه نظریه وب سایت در مورد مسیر عصبی و درمان بیماری
healthtransformer.co
قرار داده ام که می توانید آن را هم مطالعه بفرمائید:
به نظر من جالب است که مغز ما می تواند تغییر کند. من با این اعتقاد بزرگ شدم که “شما نمی توانید ترفندهای جدیدی را به سگ قدیمی آموزش دهید.” با این حال ، من همیشه این مسئله را زیر سوال برده ام و خیلی سال پیش ، دانشمندان علوم اعصاب فهمیدند که ایجاد رفتارهای جدید با بازگرداندن مغز می تواند انجام شود.
دیابت یک بیماری مزمن است که نیاز به تغییر در شیوه زندگی دارد. به عنوان پزشکان ، ارائه اطلاعات و آموزش در مورد دیابت به بیماران ما بسیار مفید است. اما برای ایجاد تغییر رفتار مثبت ، درک علم در پشت آن مهم است.من توانسته ام شخصاً به اهداف سلامتی خود دست یابم و به طور حرفه ای توانستم بیماران خود را با درک علم عصبی تغییر رفتار به اهداف سلامت خود برساند.
به نظر می رسد تغییر رفتار در مغز چگونه است؟
مسیرهای عصبی ، متشکل از سلولهای عصبی متصل به دندریتها ، بر اساس عادات و رفتارهای ما در مغز ایجاد می شوند. تعداد دندریت ها با فراوانی که انجام می شود افزایش می یابد. من این مسیرهای عصبی را به عنوان شیارهای عمیق یا جاده های مغز ما تصویر می کنم.
اهمیت تکرار
از نظر تکرار ، تخمین زده می شود که ۱۰ هزار تکرار برای تسلط بر مهارت و توسعه مسیر عصبی مرتبط انجام می شود. به عنوان پزشکان ، ما می توانیم تکرار را تشویق و حمایت کنیم که بیماران ما در تلاش برای دستیابی به اهداف بهداشتی خود باشند.
تخمین زده می شود که ۳-۶ ماه طول می کشد تا یک رفتار جدید به یک عادت تبدیل شود ، اگرچه این برآورد در افراد متفاوت است. به عنوان پزشکان پزشک ، می توانیم بیماران را ترغیب کنیم که با گذشت زمان ، تکرار آنها پس از طبیعی شدن رفتارشان ، پرداخت می شود. به عنوان مربی ، می توانیم استراتژی هایی را برای غلبه بر موانع ارائه دهیم ، به ایجاد برنامه های پشتیبان کمک کنیم و در حالی که بیماران ما اهداف جدیدی را برای رسیدن به سلامتی بهتر به دست می آورند ، ارائه دهیم.
هر مغزی متفاوت است
توسعه مسیرهای عصبی جدید
اتصال یک رفتار جدید به هرچه بیشتر مناطق مغز کمک می کند تا مسیرهای عصبی جدید ایجاد شود. با ضربه زدن به هر پنج حس ، می توانیم “چسبندگی” ایجاد کنیم که به شکل گیری مسیرهای عصبی کمک می کند.
همه ما تجربیاتی داریم که ما را تغییر داده است. ما می توانیم این احساسات را به یاد بیاوریم: تصاویر ، بوها ، نحوه احساس و غیره را در هنگام کار با بیماران در نظر بگیریم که بیماران موفقیت یا اهداف بهداشتی خود را تا حد ممکن به هم متصل می کنند.
تجسم می تواند یک حس بسیار قدرتمند باشد که می تواند به بیماران در ساخت مسیرهای عصبی جدید به سمت تغییر رفتار کمک کند. به عنوان مثال ، از بیماران بخواهید تجسم کنند که سلامتی مطلوب آنها ، چه احساسی به نظر می رسد ، و در صورت مدیریت دیابت آنها چه کاری انجام می دهند.
مثال دیگر این است که از بیماران بخواهیم یک تجربه مثبت از دیابت را به یاد بیاورند. از آنها بخواهید تا حد امکان در مورد احساسات و حواسشان به تفصیل توضیح دهند. از آنها در مورد خود آموخته و چگونه می توانند از این یادگیریها برای دستیابی به اهداف بهداشتی مطلوب خود استفاده کنند ، بپرسید.
اصلاح مغز برای مثبت ماندن
در روانشناسی خوشبختی دکتر ریک هانسون ، روانشناس عصبی توضیح می دهد که مغز ما به سمت منفی متصل شده است. به عنوان مثال ، اگر در طول روز ده تجربه داشته باشیم ، پنج تجربه روزمره خنثی ، چهار تجربه مثبت و یک تجربه منفی داشته باشیم ، احتمالاً می خواهیم قبل از رفتن به رختخواب آن شب ، به آن یک تجربه منفی فکر کنیم.
با دانستن این گرایش ، چگونه می توانیم مغز خود را تغییر دهیم تا روی تجربیات خوب تمرکز کنیم؟ خوشبختی سخت گیر ، توصیه های عملی برای حفظ مثبت است. یک استراتژی این است که برای ۱۰-۲۰ ثانیه تمرکز بر روی چیزهای خوب ، واقعاً تجربه را در حافظه بلند مدت خود جذب و ذخیره کنید.
من شخصاً پس از خواندن کتاب و تمرین چهار قدم پیشنهادی وی ، اطمینان دارم که مسیرهای عصبی قوی را از “گرفتن چیزهای خوب” توسعه داده ام و زندگی من به پیشرفت بهتر شده است. من با یادآوری تجربیات خوب تمرین می کنم و ۲۰ تا ۳۰ ثانیه را صرف جذب خوبی ها می کنم – نه فقط در ذهنم بلکه در بدنم با تمرکز روی احساسات و احساسات.
به عنوان مثال ، وقتی رنگین کمان یا گل های وحشی را در کنار بزرگراه می بینم ، متوجه می شدم که به سادگی متوجه می شوم ، سپس می گویم: “وای ، چقدر زیبا” و حرکت می کردم. اکنون ، من متوقف می شوم ، ۲۰ تا ۳۰ ثانیه وقت خود را صرف زیبایی و جذب آن کنم تا تجربه در حافظه بلند مدت من بیفتد.
به گفته باربارا فردریکسون از دانشگاه کارولینای شمالی ، افراد وقتی رفتارهای جدید با احساسات مثبت در ارتباط باشند ، افراد بسیار بیشتر از اینها تغییر ایجاد می کنند. ما تقویت مثبت را دوست داریم ، که باعث می شود ما در تلاش برای کارهای جدید خلاق و گشاده باشیم
کمک به بیماران برای دستیابی به اهداف SMART با اقدامات کوچک عمل می تواند احساسات مثبت را که منجر به موفقیت می شود تشویق کند. “بهتر شدن” با بیماران ما با جشن گرفتن با آنها هنگام موفقیت در اهداف SMART به تقویت احساسات مثبت کمک می کند.
هر تغییری می تواند نگران کننده باشد ، حتی یک مورد دلخواه. درک اهداف بیمار برای دستیابی به اهداف SMART ضروری است. در طی فرآیند تغییر رفتار و بازخوانی عصبی ، به تشویق سخت کوشی و تجلیل از موفقیت کمک می کند تا بیماران بتوانند پیشرفت پایدار در جهت اهداف درمانی خود داشته باشند.
خودشناسی یکی از ابزار های مهم زندگی است اگر دوست دارید خودتان را بیشتر بشناسید و طبق این شناخت ساختمان وجودی خودتان را بسازید حتما این صفحه را مشاهده فرمائید
دیدگاهتان را بنویسید