شادی ناشی از حل مشکلات چیست؟و برای حل مشکلات باید چه کار کرد؟
شادی ناشی از حل مشکلات چیست؟و برای حل مشکلات باید چه کار کرد؟
با سلام خدمت شما مخاطب گرامی خوش حال هستم بنده را در مقاله شادی ناشی از حل مشکلات چیست؟و برای حل مشکلات باید چه کار کرد؟از سایت تفکر نوین همراهی می کنید با بنده تا آخر این مقاله همراه باشید.
مشکلات در زندگی همیشگی هستند. وقتی شما با ثبت نام در باشگاه و ورزش کردن مشکل سلامتی خود را رفع می کنید، مشکلات جدیدی به وجود می آورید، مانند صبح زود بیدار شدن برای رسیدن به باشگاه، عرق کردن زیاد و سپس دوش گرفتن و لباس عوض کردن برای رفتن به سر کار یا حتی اگر این کار ها را عصر هم انجام دهید بازهم مشکلات خودش را دارد.
مشکلات هیچ وقت تمام نمی شوند؛ آنها فقط جای شان را با هم عوض می کنند ویا بهتر می شوند. شادی در اصل ناشی از حل کردن مشکلات است.
کلمه کلیدی در اینجا «حل کردن» است. اگر شما از مشکلات خود دوری می کنید یا احساس می کنید مشکلی ندارید، پس دارید خودتان را بدبخت می کنید.
اگر احساس می کنید مشکلاتی دارید که نمی توانید آنها را حل کنید، نیز به همین ترتیب خود را بدبخت خواهید کرد.
چاشنی پنهانی در حل کردن مشکلات است، نه در داشتن مشکلات در درجه اول. ما برای شاد بودن نیاز به چیزی داریم که آن را حل کنیم. بنابراین شادی شکلی از اقدام است.
این یک فعالیت است، نه چیزی که منفعلانه به شما اعطاء شود . وقتی شما بالاخره پول کافی تعویض خانه تان در می آورید، شادی به طور معجزه وار ظاهر نمی شود.
شادی برای این منظور در یک مکان، یک فکر، یک شغل، یا حتی یک کتاب منتظر شما نیست. شادی یک فرایند تکمیل نشده دائمی است، زیرا حل کردن مسائل یک فرایند تکمیل نشده دائمی است.
راه حل های مسائل امروز زیربنای مشکلات آینده را پی ریزی می کند و به همین ترتیب. شادی تنها هنگامی رخ می دهد که شما مشکلاتی رابیابید که از داشتن و حل کردن آنها لذت می برید.
گاهی این مشکلات ساده هستند: خوردن غذای خوب، سفر به جایی جدید، یا برنده شدن در بازی ویدیویی که تازه خریده اید. در بقیه مواقع این مشکلات انتزاعی و پیچیده هستند: اصلاح روابطتان با مادرتان، یافتن شغلی که احساس خوبی نسبت به آن دارید و توسعه روابط بهتر دوستی مشکلات شما هر چه باشند
در اصل مفهوم یکی است: مشکلات را حل کن؛ شاد باش.
متأسفانه برای بسیاری از مردم زندگی به همین سادگی به نظر نمی رسد. دلیلش این است که آنها با حداقل یکی از دو روش زیر، افتضاح به بار می آورند:
١. انکار کردن
بعضی افراد در درجه اول انکار می کنند که مشکلاتشان وجود دارند. و چون آنها واقعیت را انکار می کنند، باید مدام توجه خود را از واقعیت منحرف کنند و خود را فریب دهند. ممکن است این باعث شود آنها در کوتاه مدت احساس خوبی داشته باشند، ولی منجر به یک زندگی ناامن، اختلال عصبی و سرکوب عاطفی می شود.
۲. داشتن ذهنیت قربانی
بعضی انتخاب می کنند باور داشته باشند که برای حل مشکلات شان هیچ کاری نمی توانند انجام دهند، حتی اگر در واقع بتوانند. قربانیان در صدد آن هستند که دیگران را برای مشکلاتشان سرزنش کنند یا تقصیر را به گردن شرایط بیرونی بیندازند.
این کار ممکن است باعث شود آنها در کوتاه مدت احساس بهتری داشته باشند، ولی منجر به یک زندگی سرشار از خشم، ناتوانی و ناامیدی می شود.
این که مردم انکار می کنند و دیگران را برای مشکلاتشان سرزنش می کنند دلیل ساده ای دارد و آن این است که این کار آسان است و حس خوبی می دهد، در حالی که حل کردن مشکلات سخت است و معمولا حس بدی می دهد.
اشکال سرزنش و تکذیب،این است که شور و هیجان سریعی به ما می دهد. آنها راهی برای فرار کردن ما از مشکلات مان به طور موقت هستند و این فرار میتواند لذتی ناگهانی و سریع برای ما فراهم کند که باعث شود احساس بهتری داشته باشیم.
شور و هیجان ها به حالت های مختلفی ایجاد می شوند. آنها می توانند از طریق موادی مانند الکل، درستکاری اخلاقی ناشی از سرزنش دیگران، یا هیجان یک ماجراجویی پرخطر و جدید به وجود آیند، ولی در هر صورت روش هایی سطحی و بی نتیجه هستند که در زندگی افراد دیده می شوند.
دنیای خودیاری بیشتر بر مبنای شور و هیجان های بیهوده هستند، تا حل مشکلات به طور منطقی و معقول. بیشتر استادان خودیاری اشکال جدیدی از انکار را به شما می آموزند و تمریناتی را به شما میخورانند که در کوتاه مدت احساس خوبی داشته باشید، در حالی که مسئله اساسی را انکار می کنید. یادتان باشد، کسی که واقعا شاد است مجبور نیست جلوی آینه بایستد و به خودش بگوید که شاد است.
شور و هیجانها اعتیاد نیز ایجاد می کنند. هر چه بیشتر برای داشتن احساسی بهتر درباره مشکلات اصلیتان به آنها تکیه کنید، بیشتر آنها را جستوجو خواهید کرد.
با این تعبیر، تقریبا هر چیزی می تواند بنا به انگیزه ای که ورای استفاده از آن وجود دارد، اعتیادآور باشد. همه ما روش های انتخابی خود را برای بی حس کردن درد ناشی از مشکلاتمان داریم و این کار در مقادیر متعادل اشکالی ندارد. ولی هر چه زمان دوری کردن و بی حس کردن ما طولانی تر باشد، در نهایت مواجهه ما با مسائل مان دردناکتر خواهد بود.
جمع بندی و راهکار:
سعی کنید مشکلات خود را بپذیرید و آن ها را انکار نکنید.هیچ انسانی نمی تواند بگوید که بی مشکل است،اما می تواند بگوید مشکلات را به دید مسئله می بینم و آن را حل می کنم.وقتی شما دیدگاهتان تغییر کند می توانید مشکلات خود را حل کنید.چون تمرکز شما از روی مشکل به روی راه حل معطوف می شود.
این روش را به کار گیرید و همیشه مشکلات خود را به دید مسئله ببینید،و با خود مدام تکرار کنید که چگونه می توانم این مسئله را حل کنم و بهترین روش چیست؟
مغز ما طوری طراحی شده است وقتی از آن سوال بپرسید به دنبال جواب می گردد.پس سوالات خوب بپرسید تا راه حل های خوبی بتوانید پیدا کنید.
راستی دوست عزیز من اگر به دنبال مطالب به روز و کسب حال خوب هستی حتما اینستاگرام بنده را دنبال کن تا بتوانی کلی مطلب خوب دیگر هم داشته باشی!فقط کافیه روی لوگو اینستاگرام کلیک کنی!
از اینکه وقت ارزشمند خود را برای خواندن این مقاله قرار دادید از شما ممنونم،شاد باشید.
خودشناسی یکی از ابزار های مهم زندگی است اگر دوست دارید خودتان را بیشتر بشناسید و طبق این شناخت ساختمان وجودی خودتان را بسازید حتما این صفحه را مشاهده فرمائید
خودشناسی چیست؟۱۱ گام برای خودشناسی و شناخت خود
دیدگاهتان را بنویسید